🌠سیاره

امروز جلسه آخر کلاس خواهر گلم بود و الان هنوز برنگشته ،امیدوارم حسابی خوب باشه . امروز دو تا مهمون داشتیم از صبح اوليش دختر خاله بزرگم و دوميش خاله دومیم اومدن . اگر بشه امروز بريم بیرون عالیه دارم ميپوسم تو خونه ؛نمیدونم چرا هر روز باید برم بیرون دلم میگیره اما متاسفانه همکاری نمیکنن باهام .

امشب با خواهرم مشغول جمع و جور کردن اتاق شدیم ،به ترتیب کشوها ،برداشتن لباساي اضافی ،گذاشتن لباساي بهاری  مرتب کردن شال ها و روسری ها  جوراب ها کیفها و .... فعلا همین قدر بس بود برای امشب الانم باید بخوابیم . شب بخیر امشبم 

امروز هم تا این لحظه مشغول تمیز کاری بودیم بعلاوه اینکه خودمون با دستگاهی که جمعه از شانديز خریدیم دوغ و کره و ماست چکیده رو برای اولین بار همزمان باهاش درستيديم . تا ببینیم چه طعمی داره همه این محصولات توی خونه و با دستای خودت درست شه !

فرش اتاقمون بعلاوه رومیزی ساخت خودمون ...     و آما  رومیزی از نمای کناری    ...

از خونه تکوني ای که قراره انجام بدیم الان نیمه های راهیم هنوز طبقه بالا باقی مونده و فقط طبقه پایین رو به یه جاهایی رسونديم ،خرید های خونه هم که سر جای خودشه بعلاوه خرید های عید برای خواهرم و مامانم و بابام ،من تقریبا همه چی دارم  عکس خرید های عید رو هم باید در یه پست بذارم تا یادگاری بمونه  ...

همچنان مشغول ساختن کار های هنری هستیم الان برای خودمون هم یه تنوعه هم یه جور تخلیه انرژی منفی و برای من ایجاد آرامش . عکس هاشون میذارم به زودی ،شاید همین الان ... در ادامه  ...

عکس خونه پدربزرگم ،بهار پیداست همین نزدیکی ها ...     ادامه خواهد داشت .... شبم بخیر و نيکي ...